الان از بیرون اومدم...
یه صحنه دیدم....
گشت ارشاد یه پسر رو گرفته بود بهش گفت دستاتو ببر بالا پسره برد بالا شکمش اومد بیرون...
آخه اگه شکمت معلوم باشه میگیرن...
تا شکمش اومد بیرون با باتوم زد تو شکمش...
پسره غش کرد بردنش تو ماشین بردن....
پووووووووووووووووووووووووووف...
حالا ولش کن میخوام یه آهنگ بزارم قدیمیه ولی دوسش دارم.....
http://asman.ir/pictures/Behnam-Safavi-Ali-AsHabi-Farzad-Farzin-To-Nazdikwww.asman_.ir-128.mp3
متنش هم در ادامس...
تو نزدیکی که ماهی ها به سمت خونه برگشتنبه عشقت راه دریا رو بازم وارونه برگشتن
تو این دنیا یه آدم هست که دنیاشو تو می بینه
کسی که پای هفت سینت یه عمر سیب می چینه
کنار سبزه و سکه کنار آب و آیینه
تموم لحظه های شب سکوتت هفتمین سینه
تو هم درگیر تشویشی مثه حالی که من دارم
برای دیدنت امشب تموم سال بیدارم
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه
یه حسی تو دلم میگه تو نزدیکی به این خونه
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه
یه حسی تو دلم میگه تو نزدیکی به این خونه
کنار سبزه و سکه کنار آب و آیینه
تموم لحظه های شب سکوتت هفتمین سینه
تو هم درگیر تشویشی مثه حالی که من دارم
برای دیدنت امشب تموم سال بیدارم
تو نزدیکی که ماهی ها به سمت خونه برگشتن
به عشقت راه دریا رو بازم وارونه برگشتن
تو این دنیا یه آدم هست که دنیاشو تو می بینه
کسی که پای هفت سینت یه عمر سیب می چینه
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه
یه حسی تو دلم می گه تو نزدیکی به این خونه
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونهیه حسی تو دلم می گه تو نزدیکی به این خونه
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه
یه حسی تو دلم می گه تو نزدیکی به این خونه
تو هم درگیر تشویشی مثه حالی که من دارمبرای دیدنت امشب تمام سال بیدارم
واقعا ؟!!!
نه!!!
واقعا!!!
خواهش می کنم
اصلا دوس ندارم از این صحنه ها ببینم اعصابم خورد میشه ببینم کسی رو می زنند حالا هرکی که می خواد باشه
سلام دوست عزیز من شمارو لینک کردم اگه دوست داشتی منو هم بلینک خوشحال میشم
کجایی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون ااااا چه جالب حالا که تفاهم داریم پس بلرو بگو دیگه
واقعا که!!!! بیچاره...
این آهنگ رو هم خیلی دوست میدارم... کلی خاطره برام زنده شد :)
نمی دونستی میگیرن؟
خیلی زیادن
گناه دارن آخه لباس پوشیدن اونا چه ربطی به ارشاد داره
خاطرات 88و 87
merccccccccccccc az lotfettttt
akheyyyyyyyyyyyy pesare bichareeee
کامنت رو تصحیح میکنم...
:)
خاطرات شب های امتحانمون
جالب بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود!
پروفایلتونو میگم!
عید تو هم مبالک
سلام امیر آقا.
حتما طرف بچه سوسول بوده!
اگه من بودم همونجا با اسپری پلیسرو گیج میکردم،تفنگشم بر میداشتم و در میرفتم
بابایا!
آره شروان جان بهت میگم اونم وای میسته بر بر نگات میکنه.